به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی واحد قزوین به نقل از ایسنا منطقه قزوین، سبحانی نژاد با اشاره به اهمیت موضوع کتاب اظهار کرد: با توجه به پرکشش بودن و اهمیت مطالب این کتاب متأسفانه استقبال شایستهای از چنین برنامههایی صورت نمیگیرد و حتی بسیاری از نویسندگان و فرهیختگان استان نسبت به گذشته قزوین کماطلاع هستند و حوصله چنین جلساتی را ندارند.
این کارشناس فرهنگی گفت: آنچه در قزوین رویداده در تاریخ بهطور جامع و کامل ثبتنشده و حتی برای وقایع گذشته نزدیک یعنی دوران صفویه و قاجاریه سرزمین قزوین، منابع تاریخی محدودی وجود دارد.
وی در ادامه به معرفی نویسنده کتاب پرداخت و عنوان کرد: مهدی نورمحمدی نویسندهای است که با عشق و علاقهای که به تاریخ دارد به گردآوری و ثبتاسناد تاریخی قزوین همت گمارده است و آثار پژوهشی تاریخی این انسان فرهیخته، بهویژه در حیطه بزرگان و نامآوران قزوینی قابلاتکا و توجه است. امیدواریم پژوهشگرانی مانند جناب نورمحمدی بهتر شناخته شوند و راهیان این عرصه در استان اصیل قزوین، بیشتر باشند.
سبحانی نژاد در ادامه با اشاره به اینکه برخی اعتقاددارند ریشه انقلاب اسلامی به انقلاب مشروطیت برمیگردد تصریح کرد: مطالعه تاریخ دو اثر مهم و تأثیرگذار دارد اولی عبرتآموز بودن تاریخ است؛ زیرا بامطالعه تاریخ از اشتباهات گذشته عبرت میگیریم و مردمانی که با تاریخ خود بیگانه باشند به تکرار اشتباهات بزرگ خود محکوماند.
این کارشناس فرهنگی افزود: نکته دوم این است که تاریخ شناسنامه و هویت هر جامعه است؛ این جامعه میتواند جامعه محدود یک خانواده اصیل قدیمی باشد و یا میتواند یک مملکت را شامل شود بنابراین با مطالعات تاریخی به هویت سرزمین خود پی میبریم و طی دیدن جانفشانیها و پایمردیهای مردمان سرزمین خود، به وطن خود افتخار میکنیم.
وی در ادامه به معرفی کتاب پرداخت و گفت: انقلاب مشروطه یک واقعه تاریخی اجتماعی و سیاسی است که در طی دهههای بعد، سیاستبازان مختلفی از تحلیل وقایع آن بهرهبرداریهای موردنظر خود را داشتهاند اما در کتاب «قزوین در انقلاب مشروطیت» جناب آقای مهدی نورمحمدی با دیدی منصفانه و واقع بینانه به بیان وقایع پرداخته شده
است؛ حال این سؤال مطرح است که چقدر میتوان استناد کرد که قزوین در مشروطه نقش تأثیرگذاری داشته است؟
نورمحمدی در پاسخ به سؤال سبحانی نژاد اظهار کرد: انقلاب مشروطیت نخستین خیزش ایرانیها برای رسیدن به آزادی و دموکراسی است، درست است که تهران آغازکننده این حرکت بود اما قطعاً اگر شهرهای مختلف به این حرکت کمک نمیکردند این انقلاب به پیروزی نمیرسید.
وی افزود: احمد کسروی مورخ دوره مشروطه ۴ شهر تهران، رشت، تبریز و قزوین را بهعنوان کانونهای اصلی آزادیخواهی و مشروطهخواهی نامبرده است؛ این مورخ حتی فعالیتهای مشروطه خواهان در اصفهان را نمایشی میداند.
نورمحمدی در خصوص نقش شهرها در دوران مشروطه گفت: نقش شهرهای مختلف در دوران مشروطه از دو بعد قابلبررسی است، اول تأثیری که شهرها بر روند انقلاب مشروطه داشتند مانند تبریز، قزوین، رشت و دوم تأثیرپذیری شهرها از انقلاب مشروطه که خود بهطور جداگانه باید موردبررسی قرار بگیرد.
مؤلف کتاب «قزوین در انقلاب مشروطیت» بیان کرد: یکی از وقایع زمینهساز فعالیتهای مشروطه در قزوین؛ فرستادن زندانیان سیاسی به قزوین است؛ چون در آن دوران زیر ۱۰ درصد مردم باسواد بودند و بیسوادی همهگیر بود فرستادن زندانیان سیاسی صاحب اندیشهای که از مریدان میرزا ملکم خان و سید جمالالدین اسدآبادی بودند به قزوین و همکلامی آنان با مردم و بزرگان شهر، تا حدودی باعث آگاهیرسانی به مردم شد.
حمیدرضا سبحانی نژاد اظهار کرد: کتاب ساختار روایی خوبی دارد و بعد از شرح وقایع موردتوجه خود نویسنده، مرتبط با هر واقعه نقلقولهای مختلف درباره همان اتفاق را بهصورت کاملاً بیطرفانه بیان کرده و بدون هرگونه تعصبی نقش شخصیتهای مختلف را موردبررسی قرار داده و قضاوت را به مخاطب سپرده است؛ درصورتیکه برخی مورخان اینطور عملنکرده و گاه تحلیلهای خود را بهعنوان واقعیتِ بیتردید مطرح کردهاند.
نورمحمدی دراینباره گفت: نگاه بنده این است که در تاریخ باید بدون در نظر گرفتن ملاحظات، واقعیات را گفت و این موضوع بسیار کار دشواری است چون گاه ممکن است دو سند پیدا کنیم که همدیگر را نقض کنند؛ اما مورخ برای اینکه کارش ماندگار شود باید وجدان را در نظر گرفته و بدون قضاوت کار کند.
سبحانی نژاد با اشاره به نثر کتاب بیان کرد: نثر کتاب ساده و روان است و گاه حتی اوج و فرودهای داستانی را هم در روایت تاریخی مشاهده میکنیم. نویسنده از پیچیدهگوییهایی که ممکن است باعث سردرگمی مخاطب شود نیز دوری گزیده است؛ علیالخصوص در بخشی که مربوط به حرکت قشون مشروطهخواه از گیلان به قزوین است اوج و فرودهای داستانی بهخوبی رخ مینماید.
مهدی نورمحمدی با اشاره به شخصتهایی که در کتاب به زندگی آنها پرداختهشده عنوان کرد: در دوران مشروطه هرکسی که داعیه روشنفکری داشت به بابیگری متهم میشد مانند قاضی ارداقی که در کتاب هم اشارهشده که به او اتهام بابیگری زدند اما به نظر من بابی نبود اما یکی از ویژگیهای قاضی ارداقی این بود که با هر مسلکی خودش را وفق میداد و میجوشید.
نورمحمدی افزود: قاضی ارداقی در باغشاه به همراه ملک المتکلمین، میرزا جهانگیر خان صوراسرافیل و روحالقدس کشته شد.
این مورخ قزوینی با اشاره به ویژگیهای شیخ فضلالله نوری گفت: همه مورخان مشروطه معتقدند که شیخ فضلالله نوری روحانی بسیار دانا و باسوادی بوده است اما موضوع رقابت میان علما وجود داشته و علت مخالفت شیخ فضلالله با مشروطه هم تا حدودی همین مسائل بوده است ضمن اینکه نمیتوان از تأثیر بیان آن عالم ارجمند مبنی بر مشروطه مشروعه غافل شد زیرا بعدها قوانین جمهوری اسلامی بر اساس نظرات کلی شیخ فضلالله نوری شکل گرفت.
سبحانی نژاد به موضوع پرداختن به ادبیات مشروطه در کتاب پرداخت و تصریح کرد: در دوران مشروطه رویکرد ادبیات کمی تغییر کرد؛ در آن زمان از چهار شاعر بزرگ دوران مشروطه سه تن قزوینی بودند که در کتاب شرح زندگیشان آمده است و برای نخستین بار در تاریخ کشور از شعر بهعنوان یک ابزار روشنگرانه و راهبردی استفاده شد.
وی تأکید کرد: این امر نشان میدهد در قزوین بستر مناسب برای پرورش شاعران و نویسندگان دیگری هم در دوران مشروطه مهیا بوده به همین دلیل توقع من از نویسنده برای معرفی شاعران و نویسندگانی که در تاریخ مشروطه گمنام ماندهاند بیشتر بود اما در کتاب به این موضوع خیلی پرداخته نشده است.
مؤلف کتاب در پاسخ به این مطلب گفت: ادبیات مشروطیت از نکات کلیدی نقش قزوین در انقلاب مشروطه است چراکه پیش از دوران مشروطیت شاعران در ادبیات فارسی به موضوعات عارفانه و عاشقانه میپرداختند ضمن اینکه در کنار سابقه درخشان شعر فارسی، یک مسئله مثل یک لکه ننگ بر پیشانی ادبیات مانده و آن پرورش شاعران صله بگیر و مدیحهسرا است.
نورمحمدی تصریح کرد: اما در انقلاب مشروطه موضوعاتی چون وطنپرستی، ظلمستیزی، طلب حقوق ملت، آزادیخواهی و ایستادگی در مقابل بیگانگان که پیش از آن در ادبیات ما راه نداشت توسط شاعران و ادبای قزوینی وارد ادبیات شد؛ ضمن اینکه با توجه به مطالعاتی که بنده داشتم شاعر دیگری در آن زمان در قزوین ظهور نکرده است زیرا اگر بود در روزنامهها یا تذکرهها ثبت میشد.
وی دراینباره گفت: شاعران دوره مشروطه عارف قزوینی، ملکالشعرای بهار، نسیم شمال، فرخی یزدی، ادیبالممالک فراهانی، میرزاده عشقی، دهخدا و لاهوتی بودند که طبق گفته ادوارد براون نوابغ شعر مشروطه عارف، نسیم شمال، ملکالشعرای بهار و دهخدا هستند.
مهدی نورمحمدی گفت: جمعآوری عکسها و اسنادی که در کتاب گردآوریشده با هزینه و مشقات فراوان انجامشده است و متأسفانه در حال حاضر با بیمهری و بداخلاقی برخی نویسندگان، بسیاری از اسناد درجشده در کتابهای بنده، بهراحتی بدون ذکر منبع منتشر میشوند.
وی در پایان افزود: در برخی موارد حتی پا را فراتر نهاده و خود را مورخ و پژوهشگر اصلی آن منابع میشمارند که برای این جفای فرهنگی نیز باید چارهای اندیشیده شود.